بایگانی برچسب: ابن اثير

بخش دوّم:فصل چهارم : – تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل چهارم : – تدوین السُنّة

بى ‏نیازى  از تدوین به وسیله از بر کردن

 از جمله چیزهایى  که در توجیه منع از تدوین ذکر مى ‏شود این است که مسلمین در صدر اسلام نیازى  به گرد آوردن حدیث در کتاب نداشته ‏اند ، چون برحافظه خویش تکیه داشته و از قوّه حافظه بسیارى  بالایى  برخوردار بوده ‏اند بطورى  که در این باره در سطح خارق العاده ‏اى  قرار داشته‏ اند . این توجیه از ابو سعید خدرى  ـ که از بزرگان منع از تدوین است ـ نقل شده است مى ‏گوید :رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله ‏وسلم  براى  ما سخن مى ‏گفت و ما از بر مى ‏کردیم ، شماهم از ما (بشنوید و) از بر کنید همانگونه که ما از پیامبرتان (شنیدیم و) از بر کردیم [۱] .از ابو موسى  اشعرى  نقل شده است که وقتى  نوشته‏ هاى  پسرش ابو برده را به نزدش آوردند آب طلبید و آنها را شست و گفت :از بر کنید همان گونه که ما از بر کردیم[۲] .ابوطالب مکّى  گوید :طبقه اوّل تابعین نوشتن حدیث را نمى ‏پسندیدند و مى ‏گفتند : از برکنید همان طور که ما از بر کردیم [۳] .

ادامه‌ی خواندن

قتل متوکل عباسى-سیره امام هادى ع

قتل متوکل عباسى-سیره امام هادى ع

متوکل در سال ۲۳۲ به حکومت رسید در حالى   که ۲۷ سال از عمر او گذشته بود ودر شب چهارشنبه سوم شوال ۲۴۷ کشته شد مدت خلافت او چهارده سال و نه ماه بود .دوران خلافت متوکل همراه با حوادث و تحوّلات بسیارى   از بعد سیاسى   اعتقادى   و اجتماعى   بود . درباره انگیزه قتل او مورخان و سیره ‏نویسان نظرهاى مختلفى   داده ‏اند و آن را نقشه‏اى   از طرف ترکهائى   که مسلط بر اوضاع سیاسى   کشوربودند ذکر کرده‏ اند و نظر اکثر این است که در این نقشه قتل پسرش منتصر نیز دخیل بوده است .

ادامه‌ی خواندن

فدک و گرایش‏هاى متضاد خلفا -سیره امام هادى ع

فدک و گرایش‏هاى متضاد خلفا -سیره امام هادى ع

در روزهاى  نخستین خلافت فدک را از تصرّف مالک اصلى  آن خارج ساختند ودر اختیار حزب حاکم قرار گرفت و چون گمان مى ‏کردند ممکن است امیرالمؤمنین بادرآمد آن تقویت مالى  پیدا کرده و موجب دردسر بشود دست وى  را کوتاه کردند ازطرفى  بنیه مالى  خودشان را تقویت کردند . لیکن پس از فتوحات بسیار هرچند نیازى به فدک نمى ‏دیدند لیکن در عین حال از بازگردانیدن آن به مالکان واقعى  آن امتناع ورزیده و آن را جزء اموال عمومى  خالصه حکومت قرار دادند .لیکن کسانى  که نسبت به خاندان پیامبر صلّى  اللّه‏ علیه وآله کم وبیش مهرمى ‏ورزیدند ، یا مقتضیات زمان و شرائط وقت ایجاب مى ‏کرد به نوعى  دلجوئى  ازفرزندان حضرت فاطمه علیها السلام بشود آن را به فرزندان فاطمه علیها السلام برمى ‏گردانیدند .از این جهت فدک وضع ثابتى  نداشت بلکه پیوسته در گرو کشاکش و سیاست‏هاى متضاد بود .

ادامه‌ی خواندن

فهرست منابع و مآخذ-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

فهرست منابع و مآخذ-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

۱ . قرآن کریم .
۲ . نهج البلاغة ؛ ۴ جلد ، امام على    بن ابى    طالب  علیه ‏السلام (ش۴۰ ه ) ـ گرد آورنده : شریف رضى    ، تحقیق : محمّد عبده ـ دار المعرفة ، بیروت .
۳ . الصحیفة السجادیة ؛ امام زین العابدین  علیه‏ السلام (در سال ۹۴ هجرى    به لقاء اللّه‏ پیوست) ،جامعه مدرسین ، قم .
۴ . آلوسى    ، سید محمود (م۱۲۷۰ه ) ؛ روح المعانى    فى    تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانى    ،۳۰ جلد ، دار احیاء التراث العربى    ، بیروت .
۵ . ابن ابى    الحدید ، عبدالحمید بن هبة اللّه‏ (م۶۵۵ه ) ؛ شرح نهج البلاغه ، ۲۰ جلد ـ تحقیق : ابوالفضل ابراهیم ـ چاپ اول : دار احیاء الکتب العربیه ، قاهره ، ۱۳۷۸ه .
۶ . ابن ابى    جمهور اَحسائى    ، محمد بن على    (م۸۸۰ه ) ؛ عوالى    اللئالى    العزیزیة فى   الأحادیث الدینیة ، ۴ جلد ـ تحقیق : مجتبى    عراقى    ـ چاپ اول : سیّد الشهداء ، قم ،
۱۴۰۳ه .
۷ . ابن ابى    شیبه ، عبداللّه‏ بن محمد (م۲۳۵ه ) ؛ المصنَّف لابن ابى    شیبه ، ۸ جلد ـ تحقیق :سعید محمد لحام ـ چاپ اول : دار الفکر ، بیروت ، ۱۴۰۹ه .

ادامه‌ی خواندن

احادیث شیعه ۳ -معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم

احادیث شیعه ۳ -معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم

دو  پرسش

در  اینجا  دو  سؤال  به  ذهن  مى  ‏آید  :سؤال  اول  :  آیا  اُمّ  کلثوم  و  زید  در  یک  روز  از  دنیا  رفتند  یا  نه  ؟سؤال  دوم  :  آیا  تعمیم  اَحادیثِ  «میراث  الغرقى    والمهدوم  علیهم»  ( ارث  کسانى    که  باهم  غرق  شده ‏اند  یا  زیر  آوار  از  بین  رفته‏اند  و  …)  بر  کسانى    که  ناگهان  خودشان  هلاک شدند  ـ  چنان  که  در  روایتِ  قَدّاح  هست  ـ  امکان  دارد  یا  خیر  ؟trans احادیث شیعه 3  معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم

پاسخ  سؤال  اول

باید  گفت  که  در  این  زمینه  شتابان  نمى  ‏توان  پاسخ  گفت  ؛  زیرا  روایات  در  این  راستامختلف‏ اند  :ـ  گاه  تصریح شده  که  :  زید  بن  عمر  نوجوانى    بود  که  درگذشت[۱]  .ـ  بار  دیگر  گفته  شده  که  :  وى    مردى    بود  که  از  دنیا رفت [۲]  .ـ  در  حدیثى    هست  که  :  زید  و  مادرش  در  یک  روز  جان  دادند[۳]  .ـ  در  برخى    از  نصوص  هیچ قیدى  وجود  ندارد[۴]  .ـ  در  حکایتى    آمده  که  :  وى    در  پى  نزاع  و  درگیرى  ‏اى    که  میان  بنى    عُدى    برخاست  ،کشته  شد[۵]  .ـ  نیز  آمده  است  :  عبدالملک  بن  مروان  زید  و  مادرش  را  سَمّ  (و  زهر)  خوراند  و  آن دو  مُردند  و  این  کار  زمانى    روى    داد  که  به  عبدالملک  گفتند  : 

ادامه‌ی خواندن