بایگانی برچسب: صحيح بخارى

بخش دوّم:فصل ششم۱ : – تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل ششم۱ : – تدوین السُنّة

حقّ مطلب درباره سبب منع

پس از این سفر طولانى  در این فصل‏هاى  پنجگانه ، بطور قطع و یقین براى  ماحقیقت ذیل روشن شد و آن این که :هیچ یک از توجیهات نمى ‏تواند سببى  واقعى  براى  منع از تدوین حدیث باشدهرچند که مانعین همین را بهانه قرار داده ‏اند و هیچ یک از پاسخها درباره این سؤالى  که مطرح کردیم یعنى  «چرا مانع از تدوین حدیث شدند» قانع کننده نیست .دانستیم که مهمترین چیزى  که ممکن است در توجیه منع ذکر شود احادیثى است که به پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم  نسبت داده شده و دالّ بر نهى  شرعى  از تدوین حدیث است لکن علاوه بر آنچه در فصل اوّل این بخش در پاسخ این مطلب گفتیم وضعف اسناد آنها را ثابت کرده و بیان کردیم که این احادیث معلول بوده و دراثبات این ادعا نمى ‏توان به آنها استدلال و یا تکیه نمود آن هم در مقابل احادیث فراوان و صحیحى  که دالّ بر تحقّق تدوین ، جواز و اباحه تدوین در عهد رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم  است ، و گذشته از این که پیش از آن ، در بخش اوّل این کتاب ، ادله
اربعه[۱] بر جواز تدوین و اباحه آن اقامه گردید .

ادامه‌ی خواندن

فصل سوّم : بخش۱– تدوین السُنّة

فصل سوّم : بخش۱– تدوین السُنّة

اتفاق نظر اهل بیت پیامبر ص بر تدوین (حدیث)

اهل بیت  علیهم ‏السلام بر اباحه تدوین علم ، که از جمله آن تدوین حدیث است ، اتفاق نظر دارند ، و در طول دوران ، از هیچیک از آنان منعى  در این باره نرسیده است ودر نزد تمامى  مسلمین مسلّم است که اتفاق نظر اهل بیت  علیهم ‏السلام حجّتى  شرعى است که باید پیروى  شود .اتفاق نظر آنان  علیهم ‏السلام بر این امر ـ با وجود اینکه به روشنى  محسوس است ازاین جهت که ما با وجود جستجوى  بسیار در مصادر و جویا شدن نظرات مختلف سخنى  از هیچیک از آنان مبنى  بر منع نیافته‏ ایم ـ از طریق نقل و بیان نیزثابت مى ‏شود از این جهت که روایات و گفتار آنان درباره مباح بودن این کاربسیار فراوان و اعمال و تألیفاتشان وافر و مشهور است .ما این فصل را براى  گرد آوردن همین روایات و اقوال مختلف و برشمردین این تألیفات و اعمال تنظیم نمودیم .

ادامه‌ی خواندن

فصل دوّم:سنّت نبوى– تدوین السُنّة

فصل دوّم:سنّت نبوى– تدوین السُنّة

رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  در طول دوران نزول وحى  شارع دین بوده و در انجام تبلیغ وبیان دین از هیچ کوششى  فروگذار نکرد :« هُدًى  لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدى  وَالْفُرْقَانِ »[۱] ؛مردم را راهبر و دارنده دلایل آشکار هدایت و میرزان تشخیص حق ازباطل است .و آن حضرت  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  از جهت عمل و گفتار ، اسلام مجسَّم بود بطورى  که باوجود کاملى  که داشت مجسمه ‏اى  براى  شرعیت شد و سیره و رفتار و کردار و
گفتار آن حضرت سرمشقى  نیکو و دلیلى  براى  قوانین دینى  در میان مسلمین گشت .قرآن کریم بر حُسن اقتداى  به آن حضرت و پیروى  از اوامر و نواهى  ایشان تصریح دارد و خداوند متعال مى ‏فرماید :« لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »[۲] ؛همانا براى  شما در (اقتدا به) رسول خدا سرمشقى  نیکوست .

ادامه‌ی خواندن

مقدمه-تدوین السُنّة

مقدمه-تدوین السُنّة

نویسنده:سیّد محمّد رضا حسینى جلالى
مترجم:سیّد جواد حسینى
بخش فرهنگى مؤسّسه امام هادى علیه الصلاة والسلام

اهداء مؤلّف:

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم
الحمد للّه والصلاة والسلام على خیر خلقه محمّد وآله الطاهرین .
خداوندا ! از تو یارى مى‏ جوئیم .
تقدیم به دخت خاندان وحى و رسالت ، و کریمه خاندان امامت و عدالت ، وشاخه درخت هاشمى و علوى ، سرورمان فاطمه معصومه دختر امام کاظم ،و خواهر امام رضا و عمّه امام جواد علیهم الصلاة والسلام ؛ همان که خداوند بر ما منّت همجوارى‏ اش را نهاد ، و از باران نیکى و احسانش ما رابهره مند نموده ، و در پناهش اکرام‏مان فرمود .

ادامه‌ی خواندن

باب دهم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب دهم-نقدوهّابیان درباره زیارت

در شفاعت

شفاعت‏ها در آخرت ، پنج نوع ‏اند و همه ‏شان براى  پیامبر ما  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ثابت است . به بعضى  از آنها هیچ کس جز پیامبر نمى ‏تواند دست یازد ودر بعضى  از آنها ، دیگران شریک‏ اند و پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله  پیش از همه است . ازاین رو ، شفاعت (در معناى  فراگیرش) به آن حضرت باز مى ‏گردد وبعضى  از انواعِ شفاعت ، ویژه اوست .اینکه پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله  مى ‏فرماید : «مَن زارَ قَبْری وَجَبَتْ له شفاعتی»(هرکه قبر مرا زیارت کند ، شفاعتم بر او واجب مى ‏شود) مى ‏توانداشاره به شفاعتِ اختصاصى  پیامبر باشد و مى ‏تواند اشاره به عموم شفاعت به شمار آید .قاضى  عِیاض و دیگران گفته‏ اند : شفاعت پنج قسم است :[۱]

ادامه‌ی خواندن

باب نهم بخش ۱- نقدوهّابیان درباره زیارت

باب نهم بخش ۱- نقدوهّابیان درباره زیارت

حیات انبیا  ع و شهدا و دیگر مردگان
حیات انبیا  علیهم ‏السلام

از اَنس نقل شده که پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله فرمود :الأنبیاء ـ صلواتُ اللّه‏ علیهم ـ أحیاءٌ فی قُبُورهم یُصَلُّون ؛[۱]پیامبران ـ درود خدا بر آنان باد ـ زنده ‏اند ، در قبرهاشان نماز مى ‏گزارند .
نیز از اَنس از پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله روایت شده که فرمود :إنَّ الأَنبیاء لا یُتْرَکونَ فی قُبُورهم بعد أربعین لیلة ، ولکنَّهُم یُصَلُّون بینَ یَدَی اللّه‏ تعالى  حَتّى  یُنْفَخُ فی الصُّور ؛[۲]همانا ، انبیا ـ بعد از چهل شب ـ در قبرهاشان رهانمى ‏شوند ، آنان تا زمانى  که در صُور دمیده شود ، پیش خداى  متعال نماز مى ‏گزارند .در حدیث معراج آمده است که پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله موسى   علیه ‏السلام را ایستاده درحال نماز ، در قبرش دید ، سپس موسى  و دیگران به بیت المقدس سیرداده شدند (چنان که پیامبر ما سیر داده شد)

ادامه‌ی خواندن

باب هشتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب هشتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

در توسّل و استغاثه به پیامبرو شفاعت خواهى

بایسته است انسان در پیشگاه خدا به پیامبر توسل جوید و از او
یارى بخواهد و پیامبر  صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را شفیع قرار بدهد .
این کار جایز است و حُسنِ آن را هر دین‏دارى مى‏ داند و در سیره
انبیا و رسولان الهى و سَلَف صالح و علما و توده مسلمانان ، امر شناخته شده‏ اى مى‏ باشد .هیچ یک از اهل اَدیان ، این شیوه را انکار نکرد و در هیچ زمانى شنیده نشد که کسى بر آن اعتراض کند تا اینکه ابن تیمیّه آمد و سخنى گفت که مردم را به اشتباه انداخت و به بدعتى زبان گشود که سابقه نداشت .ابن تیمیّه در این باره ، سخنِ دراز دامنى دارد .

ادامه‌ی خواندن

باب هفتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب هفتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

شبهه ‏ها و پاسخ‏ ها

شبهه اوّل

در حدیث آمده است که سفر روا نیست مگر سوى  سه مسجد :
مسجد پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله و مسجد الحرام (کعبه یا مسجد ابراهیم) و مسجدالأقصى  (بیت المقدس یا مسجد ایلیاء) .[۱]معناى  این حدیث این است که سوى  جا و مکانى  نباید بار سفربست مگر به طرفِ این سه مسجد .شایان ذکر است که در سفر ، دو چیز نهفته است :
۱ . انگیزه و غرض ؛ مانند سفر براى  حج ، آموختنِ دانش ، جهاد ،زیارت پدر و مادر و .. .
۲ . مکانى  که پایانِ سفر است [ و سفر بدانجا صورت مى ‏گیرد ] مانندسفر به مکّه ، مدینه ، بیت المقدس یا دیگر مکان‏ها [ براى  غرض وهدفى  ] غرض ، هرچه مى ‏خواهد باشد .

ادامه‌ی خواندن

فصل دوازدهم حَقیقت اسلام و ویژگى مسلمان-بی بنیاد

فصل دوازدهم حَقیقت اسلام و ویژگى مسلمان-بی بنیاد

[ حقیقت اسلام و صفت مسلمان ]

بایسته است این رساله را به احادیثى  که پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله درباره ویژگى  مسلمان بیان کرده به پایان بریم .

حدیث اوّل :

حدیث اوّل ، حدیث عمر است [ که در آن آمده ] جبرئیل  علیه ‏السلام از پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله درباره اسلام پرسید ، آن حضرت فرمود :اینکه شهادت دهى  خدایى  جز خداى  یکتا نیست و محمّد رسول خداست ، و نمازرا به پاى  دارى  و زکات بدهى  و رمضان را روزه بگیرى  و اگر استطاعت یافتى  حج گزارى  .
جبرئیل گفت : راست گفتى  ، از ایمان مرا آگاه ساز ، فرمود :اینکه به خدا و ملائکه و کتاب‏هاى  او و پیامبرانش و روز آخر ایمان آورى  ، و به قَدَر و خیر و شرّش مؤمن باشى  .جبرئیل گفت : راست گفتى  ، از اِحسان به من خبر ده ، فرمود :اینکه خدا را بپرستى  چنان که گویا تو را مى ‏بیند ؛ زیرا اگر تو او را نمى ‏بینى  ، او تو رامى ‏بیند .جبرئیل گفت : راست گفتى  ، …در این حدیث آمده است که پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود : این جبرئیل نزدتان آمده ، دینتان رابه شما مى ‏آموزد .این حدیث را مسلم روایت کرده[۱] ، و بخارى  مضمون آن را آورده است [۲] .

ادامه‌ی خواندن

فصل نهم بخش دوم حدیث مسابقه دنیاطلبى -بی بنیاد

فصل نهم بخش دوم حدیث مسابقه دنیاطلبى -بی بنیاد

از چیزهایى  که بر بطلان مذهبتان دلالت مى ‏کند ، حدیثى  است که در صحیح بخارى  و مسلم ، عقبة بن عامر از پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله روایت مى ‏کند که آن حضرت بر منبر بالارفت و فرمود :إنّی لَستُ أخشى  علیکم أن تُشرکوا بعدی ، ولکن أخشى  علیکم الدنیا أن تُنافِسوا فیها ، فیها ، فتقتلوا فتهلکوا ، کما هلک من کان قبلکم ؛از این بیم ندارم که پس از من مُشرک شوید ، لیکن از دنیا بر شمامى ‏ترسم که در دست‏یابى  به آن برهم سبقت گیرید و همدیگر را بکشیدو هلاک گردید ، چنان که کسان پیش شما هلاک شدند .عقبه گفت : این حدیث ، آخرین سخنى  بود که دیدم رسول خدا بر منبرفرمود[۱] .وجه دلالت حدیث این سات که : پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله همه آنچه را بر امّتش روى  مى ‏دهد واز آنها بروز مى ‏یابد ـ تا روز قیامت ـ خبر داد (چنان که در اَحادیث دیگر باز گفت واینجا جاى  ذکر آنها نیست)

ادامه‌ی خواندن