بایگانی برچسب: ابن تيميّه

فصل چهارم مَذهب سَلَف بخش اول– بی بنیاد

فصل چهارم مَذهب سَلَف بخش اول– بی بنیاد

[ نگرش مَذهب سَلَف درباره فرقه ‏هاى  دینى  ]

[ عدم تکفیر فرقه ‏هاى  دینى  ]

اکنون برخى  از سخنان اهل علم را ذکر مى ‏کنم که گفته ‏اند : مذهب سَلَف ، عدمِ قول به تکفیر این فرقه‏ هاست (فرقه ‏هایى  که پیش از این نامشان آمد) .شیخ تقى  الدین ـ در کتاب الإیمان ـ مى ‏گوید :امام احمد ، خوارج و مُرجِئَه و قَدَریّه را تکفیر نکرد ، آنچه از او واَمثالش نقل شده تکفیر جَهْمیّه است . در حالى  که احمد بزرگانِ جَهْمیّه را کافر نشمرد و آن را که مى ‏گفت «من جهمى ‏ام» کافر نمى ‏دانست ، بلکه پشت سر آن دسته از جهمیّه که به دین خودشان فرا مى ‏خواندند و مردم را امتحان مى ‏کردند و هرکه با آنان موافق نبود به سختى  کیفر مى ‏دادند ،نماز مى ‏خواند .

ادامه‌ی خواندن

مقدّمه مؤلّف وفصل اوّل -بی بنیاد

مقدّمه مؤلّف وفصل اوّل -بی بنیاد

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

و به ثقتى  ؛ تکیه و اعتمادم ـ تنها ـ به خداست . ستایش خداى  راست که پروردگار جهانیان است ، و شهادت مى ‏دهم که خدایى جز او نیست ، یگانه است و هیچ شریکى  ندارد ؛ و گواهم که محمّد بنده و پیامبرِاوست که با هدایت و ین حق او را فرستاد تا بر همه دین‏ها چیره‏ اش سازد ، هرچند[ این کار ] ناخوشایندِ مشرکان باشد ؛ درود خدا تا روز جزا بر او و بر آلش باد .امّا بعد ، از سلیمان بن عبدالوهّاب به حسن بن عیدان ،سلام بر کسى  که پیرو هدایت شد .خاى  متعال مى ‏فرماید :« وَلِتَکُن مِنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلى  الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ »[۱] ؛مى ‏بایست در میان شما گروهى  باشند که به خیر [ و خوبى ‏ها ] فراخوانند و به کارهاى  نیک امر کنند و از کار هاى  زشت بازدارند .و پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله  مى ‏فرماید : الدین النصیحة[۲] ؛[ اساس و شالوده ] دین ، خیرخواهى  و اندرز است .

ادامه‌ی خواندن

ساختگى دانستن حدیثِ ولایت – منهاج بدعت

ساختگى دانستن حدیثِ ولایت – منهاج بدعت

یکى  دیگر از چیزهایى  که ابن تیمیّه در این حدیث تکذیب کرد [۱] ، گفتار رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله  است :أنت ولیُّ کُلِّ مُؤْمن بَعْدی ؛تو بعد از من صاحب اختیار هر مؤمنى  خواهى  بود .وى  گوید : به اتفاق حدیث شناسان ، این حدیث ، مجعول است.
پاسخ :حقّ مطلب این بود [ که ] آن مرد بگوید : به اتفاق حدیث
شناسان این حدیث صحیح است ، ولى  خوشش آمد در صحّتش خدشه کند و چنان که عادت اوست آن را به رَوِیّه باطلش مَشُوب [۲]سازد .آیا او گمان مى ‏کند کسانى  از پیشوایان فن حدیث که آن راروایت کرده‏ اند ، از حدیث شناسان محسوب نمى ‏شوند ؟با اینکه در بین آنها احمد بن حنبل (امام مذهبش) وجود دارد که حدیث را به اسناد صحیح ـ با رجالى  که همه آنها مورد وثوق‏ اند ـ روایت کرده ، گوید :عبدالرزّاق ما را حدیث کرده از جعفر بن سلیمان که او ما راحدیث کرد از یزید الرّشک از مُطَرِّفِ بن عبداللّه‏ از عِمْران بن حُصَیْن ، گوید :

ادامه‌ی خواندن