بایگانی برچسب: يهود

توسُّل به انبیاء و اولیاء-جایگاه زیارت

توسُّل به انبیاء و اولیاء-جایگاه زیارت

مسئله توسّل و استغاثه به انبیا و اولیاى  خدا ، به اهتمام مؤمنان ـ در طول تاریخ ـ اعتبارى  ویژه یافته است ؛ زیرا آنان ـ صلوات اللّه‏ علیهم ـ نزد آفریدگار بزرگ داراى  منزلت و قرب ‏اند ؛ و به عبارتى  آنان واسطه ‏هایى ‏اند که از طریقشان مؤمنان فیض الهى
را مى ‏آشامند و از انوار قدسى  [ پرتوهایى  ] برمى ‏گیرند ، و براى  به دست آوردن سعادت دنیا و آخرت سوى  آفریدگار سبحان به آنها تقرُّب مى ‏جویند . شخص رسول اکرم  ص ـ به اعتبار اینکه اشرف مخلوقات و نزدیک‏ترین آنها به خداست ـ در میان مؤمنان داراى  احترام و تقدیس است ؛ خداى  بزرگ او را ، در زمان حیات و پس از درگذشت آن حضرت ، شفیع امّتش قرار داده است و وسیله رسیدن آنان به کمال انسانى  و معنوى  ، این چیزى  است که همه مسلمانان ـ از صدر اسلام تا به امروز ـ بر آن‏اند ، و احدى  از آنها آن را انکار نکرده است . خداى  متعال مردم را تحریک و تشویق کرده است که رهسپار حضور پیامبر شوندتا نزد او خدا را استغفار کنند و پیامبرص برایشان آمرزش بخواهد .در چند جاى  قرآن سخنى  آمده است که بر این امر دلالت مى ‏کند ، از جمله :

ادامه‌ی خواندن

فصل چهارم مَذهب سَلَف بخش اول– بی بنیاد

فصل چهارم مَذهب سَلَف بخش اول– بی بنیاد

[ نگرش مَذهب سَلَف درباره فرقه ‏هاى  دینى  ]

[ عدم تکفیر فرقه ‏هاى  دینى  ]

اکنون برخى  از سخنان اهل علم را ذکر مى ‏کنم که گفته ‏اند : مذهب سَلَف ، عدمِ قول به تکفیر این فرقه‏ هاست (فرقه ‏هایى  که پیش از این نامشان آمد) .شیخ تقى  الدین ـ در کتاب الإیمان ـ مى ‏گوید :امام احمد ، خوارج و مُرجِئَه و قَدَریّه را تکفیر نکرد ، آنچه از او واَمثالش نقل شده تکفیر جَهْمیّه است . در حالى  که احمد بزرگانِ جَهْمیّه را کافر نشمرد و آن را که مى ‏گفت «من جهمى ‏ام» کافر نمى ‏دانست ، بلکه پشت سر آن دسته از جهمیّه که به دین خودشان فرا مى ‏خواندند و مردم را امتحان مى ‏کردند و هرکه با آنان موافق نبود به سختى  کیفر مى ‏دادند ،نماز مى ‏خواند .

ادامه‌ی خواندن

سنّت قولى , فعلى ۲– جُستارى در تاریخ حدیث

سنّت قولى , فعلى ۲– جُستارى در تاریخ حدیث

آیا دستورى  هست و یا براى  این آفریده شده ‏اید که بعضى  از کتاب خدا را به بعض دیگر بزنید ؟ فرمانِ خدا را بنگرید و پیروى  کنید و از آنچه نهى  شدید باز ایستید .[۱]از پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله  نقل شده که آن حضرت آن زمان که در «صُلح حُدَیبیّه» صحابه را به سر تراشیدن و بیرون آمدن از اِحرام فرمان داد و آنان این کار را انجام ندادند ، به خشم آمد ؛ زیرا بر آنها دشوار آمد و منتظر ماندند تا پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله  مناسک و اعمالش را به پایان بَرَد و از احرام بیرون آید ، آن گاه این کار را انجام دادند (با اینکه وظیفه ‏شان این بود که پیش از آن از اِحرام خارج شوند) .

ادامه‌ی خواندن

جغرافیاى شبه جزیره عربستان– جُستارى در تاریخ حدیث

جغرافیاى شبه جزیره عربستان– جُستارى در تاریخ حدیث

شبه جزیره عربستان به این اسم نامیده شد ؛ زیرا آب از سه طرف آن را دربر گرفته است : از شرق به آب‏هاى  خلیج فارس و از غرب به دریاى  سرخ و از جنوب به اقیانوس هند و خلیج عَدَن .محمّد حسنین هیکل در کتاب «حیات محمّد» مى ‏نویسد : شبه جزیره عرب [ به شکل ] مستطیلى  است که اَضلاع آن موازى نمى ‏باشد ؛ شمال آن فلسطین و سرزمین شام است ، و غربِ آن حیره ودجله و فُرات و خلیج فارس ، و جنوبش اقیانوس هند و خلیج عَدَن ، وشرقش بحر قُلْزُم (دریاى  سرخ) .
این سرزمین ، از غرب و جنوبش به دریا ، و از شمال و غربش به صحراو خلیج فارس محصور است . این دژ طبیعى  به تنهایى  آن را از نبردهاى استعمارى  یا دینى  ، مصون نداشته است ، بلکه پهناور بودن آن نیز ازعوامل مهم مى ‏باشد ؛ زیرا طول این شبه جزیره بیش از هزار کیلومتر ، وعرض آن نزدیک به هزار کیلومتر مى ‏باشد .

ادامه‌ی خواندن