بایگانی برچسب: سفيان بن عيينه

بخش دوّم:فصل ششم۴ : – تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل ششم۴ : – تدوین السُنّة

بسیارى  از بزرگان اصحاب و خواص رسول خدا  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم   ـ همچون ابوبکر ، زبیر ، ابو عبیده و عبّاس بن عبدالمطّلب ، حدیث کمى  از آن حضرت نقل کرده ‏اند بلکه برخى  از آنها چیزى  نقل نکرده ‏اند مانندسعید بن زید بن عمرو بن نُفَیل که یکى  از ده نفرى  است که برایشان گواهى  به بهشت داده شده است[۱] .مى ‏گویم : اوّلین اشکالى  که بر ابن قتیبه وارد است این است که وى  به روایاتى که دال بر این است که عمر بطورکلى  نقل حدیث از رسول اللّه‏  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم   را منع کرده است ـ بى  آن که استثنایى  قائل شود ـ اشاره نکرده است و حال آن که این دسته از روایات اکثر روایات این باب را تشکیل مى ‏دهد و این که فقط به توجیه روایاتى پرداخته است که عمر در آنها به کم گفتن حدیث امر مى ‏کند پاسخى  بر روایات دال بر منع عمر از عموم احادیث نیست و این خارج از موضوعیتى  است که ازیک محقق در علم انتظار مى ‏رود .گاه به نظر مى ‏رسد که ابن قتیبه و پیروانش روایات عام در منع حدیث را حمل بر خصوص اقلال (کم حدیث گفتن) کرده ‏اند یعنى  حمل عام بر خاص ، امّا این کار صحیح نمى ‏باشد چراکه :

ادامه‌ی خواندن

بخش دوّم:فصل اوّل–تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل اوّل–تدوین السُنّة

نهى شرعى از نوشتن حدیث

مهمترین چیزى که مانعین در صحّت منع از تدوین بدان تکیه کرده ‏اندنصوصى است به نقل از پیامبر  صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله  که گویاى این است که آن حضرت از نوشتن حدیث نهى فرمود .پیش از آن که به این نصوص بپردازیم ، باید مقدمه‏ اى بسیار مهم را متذکّر شویم و آن این که :مانعین با وجود این که به شدّت به دنبال اثبات منع بوده و مى‏ خواهند بدان رنگ و لعابى شرعى و دینى ببخشند و با براهین متفاوت کوشش مى‏ کنند مخالفین را ساکت کنند ، هیچ یک از آنان را ندیدیم که به این نصوص تکیه کند ویا این که منع را به شرع منسوب کند . در میان اخبارى که از عمر نقل شده است ـ که پیشوا و بزرگ مانعین است ـ خبرى نیافتیم که وى مانع را به پیامبر  صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم نسبت
داده باشد بلکه وى و دیگر مانعین به توجیهات دیگر و مصلحت‏ هایى که مدّ نظرشان بوده است روى آورده‏ اند . و شکى نیست که اگر منع تدوین مستند به شریعت بود براى مانعین بهترین وسیله و بهانه بود که بدان پناه برده و دستاویزش شوند تا مخالفین خود را که تدوین را مباح مى‏ دانند ، ساکت کنند[۱] .

ادامه‌ی خواندن