بایگانی برچسب: طلحه و زبير

چند نمونه از علم امام هادى ع-سیره امام هادى ع

چند نمونه از علم امام هادى ع-سیره امام هادى ع

در احتجاج آمده است : یک نفر نصرانى  با زن مسلمانى  مرتکب عمل فحشائى گردیده بود ، لذا او را نزد متوکل آوردند تا حد بر او جارى  سازد . آن مرد نصرانى بالفور شهادتین بر زبان جارى  ساخت جمعى  از فقهاء از آن جمله یحیى  بن اکثم حاضر بودند ، ابن اکثم مانع از اجراى  حد شد و گفت : ایمان وى  شرک ، و هم‏چنین مجازات او را از بین مى ‏برد ، مقصودش همان جمله معروف : الإسلام مُجبّ ما قبله بود لیکن دیگران نظر او را قبول نکردند و برخى  از آنان فتوى  داد که سه حد باید بر اوجارى  کرد .

ادامه‌ی خواندن

نکته‏ هایى درباره احتجاج حضرت زهراع– جستارى در تاریخ حدیث

نکته‏ هایى درباره احتجاج حضرت زهراع– جستارى در تاریخ حدیث

این بخش از گفتارِ حضرت فاطمه  علیهاالسلام چیزهایى  را براى  ما روشن مى ‏سازد :نخست : متهم بودن ابوبکر و یارانش به ارث نبردنِ حضرت فاطمه  علیهاالسلام کلامِ حضرت زهرا  علیهاالسلام صریح است در اینکه ابوبکر و اطرافیانش ، مى ‏پنداشتند :حضرت زهرا  علیهاالسلام منزلتى  ندارد و از پدرش ارث نمى ‏برد !این پندار ، برخلافِ احکام قرآن در زمینه وصیت و ارث است ؛ چگونه ابوبکر ازپدرش ارث مى ‏برد و حضرت زهرا علیهاالسلام از پدرش ارث نمى ‏برد ؟!این رفتارِ ابوبکر ، سخن او را درباره ارث ننهادن انبیا ، پوچ مى ‏سازد ؛ زیرامیراث خواهى  به شاهد گرفتن و شاهد آوردن نیاز ندارد . اینکه ابوبکر شاهد خواست ، ازهدیه بودن فدک خبر مى ‏دهد ، هدیه ‏اى  که رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله به حضرت فاطمه  علیهاالسلام پیش‏کش کردند .کتاب‏هاى  حدیث و تاریخ به روشنى  گزارش مى ‏دهند که اُمّ ایمن و حضرت على   علیه ‏السلام براى  حضرت فاطمه  علیهاالسلام شهادت دادند ،

ادامه‌ی خواندن

چه کسى اختلاف در وضو را آغازید ؟- اختلاف در وضوچرا؟

چه کسى اختلاف در وضو را آغازید ؟- اختلاف در وضوچرا؟

لازم است پیش از پاسخ به این سؤال ، بعضى  از روایاتى  که وضوى  عثمانى را باز مى ‏گویند ، بیاوریم تا به نتیجه درست در این زمینه برسیم .۱ . مسلم در «صحیح» خود ، به سندش از حُمران (غلامِ آزاد شده عثمان)آورده است که گفت :در وقت وضو بر عثمان وارد شدم ، وضو گرفت ، سپس گفت :مردمى  از رسول خدا احادیثى  را نقل مى ‏کنند که نمى ‏دانم آنهاچیست ، جز اینکه من دیدم رسول خدا مثل این وضوى ِ من ،وضو گرفت . سپس گفت : هرکس این چنین وضو بگیرد ، گناهانِ پیشین اوآمرزیده مى ‏شود .[۱]۲ . بیهقى  به سندش از محمّد بن عبداللّه‏ بن اَبى ‏مریم ، روایت مى ‏کند که گفت:به منزلِ ابن داره [ مولاى  عثمان ] رفتم ، شنید که مضمضه مى ‏کنم ، گفت : اى  محمّد ، گفتم : جانم ! گفت : آیا نمى ‏خواهى از وضوى  پیامبر خبرت دهم ؟ گفتم : چرا .گفت : دیدم عثمان بر سرِ محله ‏ها مى ‏نشست …

ادامه‌ی خواندن