بایگانی برچسب: عبداللّه‏ بن عبّاس

شفاعت خواهى ازپیامبر ص و اولیاى خدا-جایگاه زیارت

شفاعت خواهى ازپیامبر ص و اولیاى خدا-جایگاه زیارت

پس از میان مسئله توسُّل ، سزامند است به مسئله دیگرى  اشاره شود و آن طلب شفاعت از پیامبر ص و اولیاء اللّه‏  علیهم ‏السلام است .شفاعت یکى  از مهم‏ترین [ مسائل ] اعتقادى  ثابت و استوارى  به شمار مى ‏آید که جاى  سخن در آن نیست ، قرآن کریم در آیات بسیارى  به آن تصریح دارد ، و احادیثى که از پیامبر ص و ائمّه  علیهم‏ السلام هر دو فرقه (شیعه و سنّى ) نقل کرده‏اند گویاى  آن است ؛ وبى ‏گمان پیامبر ص شافعى  است که شفاعتش پذیرفته است و شفیعى  برتر از آن حضرت وجود ندارد ادامه‌ی خواندن

فصل چهارم :بخش۲ –تدوین السُنّة

فصل چهارم :بخش۲ –تدوین السُنّة

۸ ـ رافع بن خدیج انصارى  (م۷۴)مسلم در صحیح خود به نقل از نافع بن جبیر آورده است : مروان اموى  براى  مردم خطبه خواند و درباره مکّه و اهل آن و حرمتش سخن گفت،امّا از مدینه
واهل آن وحرمتش سخنى  نگفت ، از این جهت رافع بن خدیج او را خطاب کردو گفت : چرا مکّه و اهل آن و حرمتش را متذکّر شدى  امّا از مدینه واهل آن وحرمتش چیزى  نگفتى  ؟ در حالى  که رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم از مشرق تا مغرب این
شهر[۱] را حرام دانست و این در پوست دباغى  شده خَولانى [۲] نوشته شده و دردست ماست ، اگر خواستى  آن را برایت مى ‏خوانم[۳] .و قبلاً ذکر شد که رافع بن خدیج از کسانى  بود که از پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم براى  نوشتن حدیثش اجازه خواستند و آن جناب نیز به آنان اجازه داد و فرمود : «به نقل از منبنویسید اشکالى  ندارد»[۴] .

ادامه‌ی خواندن

فصل سوّم : بخش۲– تدوین السُنّة

فصل سوّم : بخش۲– تدوین السُنّة

ذهبى  را ـ که از مورّخین بزرگ اسلام بوده و از کسانى  است که شرح حال بزرگان را مى ‏گوید ـ مى ‏بینیم که در شرح حال امام منتظر ـ حضرت مهدى   علیه ‏السلام ـ مى ‏گوید :نفر پایانى  این دوازده سرور ، که شیعه امامیه معتقد به عصمت آنان هستند … محمّد همان کسى  است که مى ‏پندارند همو جانشین  (پدرش) و حجّت است و همو صاحب الزمان است … و او زنده است و نمى ‏میرد تا وقتى  که خروج نموده و زمین را پر از عدل و داد کند همچنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد .ما هم بخدا همین را دوست مى ‏داریم …و مولاى  ما على  : از خلفاى  راشدین …و دو پسرش حسن و حسین ، دو نوه رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم دو آقاى جوانان اهل بهشت ، آن دو اگر خلیفه مى ‏شدند البته براى  این کار شایسته بودند .و زین العابدین ، با منزلتى  بزرگ و از سروران علماى  عامل است که شایسته امامت است !

ادامه‌ی خواندن

عثمان و اجتهاد- اختلاف در وضوچرا؟

عثمان و اجتهاد- اختلاف در وضوچرا؟

در کشاکش این رویدادها و قبضه امور به وسیله جریان اجتهاد و رأى  ،زمینه ‏اى  برایشان فر اهم آمد تا سیره ابوبکر و عُمَر را در کنار کتاب خدا و سنّت پیامبر ـ به عنوان رکن سوّم شریعت ـ مطرح سازند . و بعد از عُمَر بر هرکس که عهده‏ دار خلافت شود شرط کردند که به این قاعده برآمده از اجتهادشان پاى ‏بند باشد .عثمان آن را پذیرفت و امام على   علیه ‏السلام با شدّت تمام از قبول این شرط(عمل به سیره شیخین) سرباز زد ؛ زیرا پذیرش  آن به معناى ِ دست کشیدن ازمکتب تعبّد محض ، و عضویّت در گروه اجتهاد و رأى  بود .پیداست که عبدالرحمن بن عوف با این شرط ، مى ‏خواست عثمان را به عمل ، طبقِ اجتهاداتِ  شیخین مُلزم سازد و دائره شرعیّت اجتهاد را به آن دومنحصر سازد ، لیکن واقعیّتى  که پس از آن خود را نمایاند بر خلافِ خواسته ابوبکر و عمر و ابن‏عوف شد ؛ چراکه اندیشه اجتهاد ـ به خودى  خود ـ چهارچوب مشخصى  را برنمى ‏تافت .

ادامه‌ی خواندن