بایگانی برچسب: سنن دارمى

خاتمه بخش دوّم– تدوین السُنّة

خاتمه بخش دوّم– تدوین السُنّة

 خلاصه و نتیجه ‏گیرى

در این بخش دوّم دانستیم که منع از حدیث گفتن مبتنى  بر یک اصل شرعى نبود بلکه خلفاء اوّل آن را ابداع کردند و در مسیر نابود سازى  حدیث روشهاى ناپسندى  چون سوزانیدن ، شستن در آب و دیگر مواردى  بکار بستند که بدتر ازدفن در زیر خاک بود .وقتى  برخى  از علماء اهل سنّت همچون احمد و ابن جوزى اقدام به دفن کتب را ملامت کنند ، پس این روشها را بیشترملامت خواهند کرد .سپس (دانستیم) که کار این خلفاء حجّتى  مسلّم نبود بخصوص که دیدیم جمع فراوانى  از اصحاب با آنان مخالفت نمودند ، با این حال ، متأخّرین مى ‏کوشند تا منع را به جهاتى  توجیه کنند .

ادامه‌ی خواندن

بخش دوّم:فصل دوّم :–تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل دوّم :–تدوین السُنّة

ترس از اختلاط حدیث با قرآن

از مهمترین توجیهاتى  که درباره منع از تدوین حدیث ذکر شده است ترس ازاین است که حدیث نوشته شود و با قرآن آمیخته شده و قرآن محسوب گردد و به جهت حفظ قرآن و دور داشتن آن از اختلاط با کلام دیگر ، از نوشتن حدیث منع شد ! عمر ـ در هنگامى  که تصمیم به منع رسمى  از نوشتن حدیث گرفت ـ به این مطلب تصریح نمود ! پس از آن که صحابه توصیه کردند که حدیث را بنویسد و بانظر آنان مخالفت نمود ، گفت : بخدا سوگند من هرگز کتاب خدا را با چیزى مشتبه نخواهم کرد[۱] .و درباره ابو سعید خدرى  ـ که بیشترین توجیهات درباره منع از این کار ـ از اونقل شده است ، آمده است که ابو نضربه به او گفت :«خوب بود براى  مامى ‏نوشتید چون ما نمى ‏توانیم حفظ کنیم» .یا گفت : «یا آنچه را از تو مى ‏شنویم ننویسیم ؟»یا گفت : «براى  ما بنویس» !یا گفت : «خوب بود حدیث را براى  ما املاء مى کردى  » .در پاسخ وى  یکى  از عبارات ذیل را گفت :

ادامه‌ی خواندن

بخش دوّم:مقدّمه–تدوین السُنّة

بخش دوّم:مقدّمه–تدوین السُنّة

همراه با منع کنندگان از تدوین و توجیهات آنان

این بخش حاوى عناوین ذیل مى‏ باشد :
مقدّمه : منع از تدوین از چه زمان آغاز شد ؟
فصل اوّل : نهى شرعى از نوشتن حدیث !
فصل دوّم : ترس از اختلاط حدیث با قرآن .
فصل سوّم : ترس از ترک قرآن و اشتغال به غیر آن .
فصل چهارم : بى‏ نیاز بودن از تدوین بوسیله حفظ .
فصل پنجم : عدم آشنایى محدّثین با نوشتن .
فصل ششم : حقّ مطلب درباره سبب منع حدیث .
ملحق اوّل : منع از نقل شفاهى حدیث .
ملحق دوّم : آثار عدم تدوین .
خاتمه : خلاصه و نتیجه ‏گیرى .

trans بخش دوّم:مقدّمه–تدوین السُنّة ادامه‌ی خواندن

فصل چهارم :بخش۱ – تدوین السُنّة

فصل چهارم :بخش۱ – تدوین السُنّة

سیره مسلمین در تدوین

مقدّمه :

تردیدى  نیست در این که سیره مسلمین بر تدوین علم و نوشتن آن قرار داردو آنچه معلوم است این است که سیره آنان برچیزى  که خلاف شریعت است صورت نمى ‏گیرد .وقتى  این سیره بصورت حلقه‏ هاى  متصل ، به زمان رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  برسد ،خود یک حجّت شرعى  بر جواز تدوین است ، و در حقیقت به شکلى  از اشکال سنّت نبوى  باز مى ‏گردد و این بصورت مفصّل در علم اصول (فقه) آمده است[۱] .در هیچ یک از این مواردى  که گفتیم اختلافى  نبوده و نیازى  به بحث درباره آن نیست بجز همین که مدّعى  شدیم این سیره بصورت حلقه‏ هاى  متصل به زمان رسالت مى ‏رسد ، این مطلب نیاز دارد به اینکه وجود این سیره در چهار دوره اثبات گردد :

ادامه‌ی خواندن